رسانه ملی
روز ها که پشت سر هم میگذره.فکرشو که می کنی می بینی که فاصله زیادی با مرگ نداری.این بود که بنده ی حقیر تصمیم گرفتم تا به جای دیدن صفحات نیمه مستهجن و (...) اینترنت و شبکه های ماهواره ساعاتی را با اهل خانواده به تماشای رسانه ی ملی بگذرانیم.
خیلی عجیب بود که اینجانب و اهل بیت گرام ( از دوستان کج فهم و در نگاه بالاتر نفهم ! عاجزانه در خواست دارم این مورد را با مسائل مذهبی داخل ننمایند...با تشکر) ساعاتی را با هم می گذراندیم آن هم به جهت رویت جام جهان نما( در زبان فرنگستانی تلویزیون )! پس فرصت بدست آمده را غنیمت شمرده برای یافت کنترل تلویزیون اقدامات لازم را انجام دادیم. لازم به ذکر است به علت نظم زیاد منزل خانواده را هم به کار گماردیم.پس از چند دقیقه اسباب مذکور یافت شد آن هم در زیر جوراب های برادر عزیزم...وای که چه بوی خوشی می دادند.راستی که مرا به عالم معنی رهسپار ساختند.
بالاخره موفق به روشن ساختن این دستگاه مفره شدیم. صد البته که به سبب اختراع برق(!) صلواتی را هم نثار روح حضرت ادیسون کردیم. اما بلافاصله با حمله های رژیم غاصب صهیونیستی روبه رو شدیم. من بخت برگشته که غافل از دفاع مردم فلسطین بودم بر اثر اصابت یک فقره سنگ ریل قطار به سرم مجروح به زمین افتادم. در این هنگام خانه ما که مورد حمله آشخور های صهیونیست و اعراب مدافع و مجاهد قرار گرفته بود پر از سنگ شد. به شکلی که من احتمال دادم که در پارک ژوراسیک زندگی می کنم. اهل خانواده هم که هر یک به پناهگاه و سنگر رفته بودند. در آنجا بود که یافتم که در صحرای محشر به هیچ وجه نمی توان روی بنیاد خانواده وهیچ بنیاد دیگری حتی یونیسف حساب کرد.
به سختی دستم را به کنترل رساندم و کانال را عوض کردم. یحتمل به این شکل جانی به در می بردم.صدای مجری فعال برنامه ..... در خانه طنین انداز شد. وای که چه موجود وراجی بود. به همین سبب صدای تلویزیون را به حد کفایت کم کردم. کم کم سر و کله ی اهل خانواده هم یافت شد.پدرم به قول خودشان شروع به تیمار کردن بنده کردند( راستی مگر من اسب بودم؟!!!)
از آنجا که اینجانب فردی کنجکاو و فضول هستم( روت زیاد نشه عزیزم ) تصمیم به استفاده از دیگر برنامه های متنوع رسانه ی ملی کردم. بدین منظور ابتدا حد ترخص را حفظ کرده و به اندازه ی یک فرسخ از تلویزیون فاصله گرفتیم. سرانجام کانال را عوض کردم. هنوز نماز ظهر آیت ا... (نمی دانم چی) تمام نشده بود...گویا در قنوت نماز وسایلی را هم که در منزل نیاز داشتند سفارش داده بودند.البته از انصاف نگذریم کار زیبایی بود. همین پخش نماز را می گویم. زنده باد...( تبلیغ دین رو نگاه کن تو رو خدا)
دعایی به حق ایشان کردیم.عدد دیگری را فشردم. این احتمالا همان شبکه ی خبر بود. در گوشه ی آن یک نوآوری خبری دیده می شد که زیر آن نوشته بود : " غزه هم اکنون " و در کادر دیگری در بالای صفحه نمایی از بدن کاملا سوخته یک کودک دیده می شد. که مادر بنده را به حالت غش (یا قش) و دیگر اعضای خانواده را به افسردگی شدید دچار ساخت.(گویا مدیران این شبکه ی مفید خبری هنوز درخواست رهبر را مبنی بر عدم نمایش صحنات دل خراش این جنگ نشنیده بودند-آنگاه فعالیت خبری می کردند...) نکته ی مهم اینکه به علت زیبایی بیش از حد شبکه ی استانی از تشریح آن معذورم.
در واقع با دیدن رسانه ی ملی همان فاصله ی کم را نیز با مرگ لمس نکردم. و با ایشان(مرگ) به بحث و گفت و گو در مورد زمان فرا رسیدنشان پرداختم. نهایتا با تصویب خانواده مکرم به روشن ساختن رسیور و مشاهده ی آثار لحو و لعب (لهو و لئب-لهو و لعب-...) اشتغال ورزیدم.
در زیر شعری معروف از میر زاده ی عشقی (فردی که برای آزادی مردمش از قاجار و نیافتادن به دام پهلوی جانش را فدا کرد) می خوانیم...شاید اگر ایشان در زمانه ی ما می زیستند مصرعی را هم در باب رسانه ملی می سرودند!!!!
بعد از این بر وطن و بوم و برش باید رید.......... به چنین مجلس و بر کر و فرش باید رید
به حقیقت در عدل ار در این بام و در است..... به چنین عدل و به دیوار و درش باید رید
آنکه بگرفته از او تا کمر ایران را گه............... به مکافات الی تا کمرش باید رید
پدر ملت ایران اگر این بی پدر است.............. بر چنین ملت و روح پدرش باید رید
به مدرس نتوان کرد جسارت اما................... آنقدر هست که بر ریش خرش باید رید
این حرارت که به خود احمد آذر دارد.............. تا که خاموش شود بر شررش باید رید
شفق سرخ نوشت آصف کرمانی مرد........... غفرالله کنون بر اثرش باید رید
آن دهستانی بی مدرک تحمیلی لر.............. از توک پاش الی مغز سرش باید رید
گر ندارد ضرر و نفع مشیرالدوله................... بهر این ملک به نفع و ضررش باید رید
ار رَود موتمنالملک به مجلس گاهی............ احترامن به سر رهگذرش باید رید
)مراد از بی پدر در بیت چهارم رضا شاه است.(
راستی برید تظاهرات کنین تا به مهندس ضرغامی اسکار و خرس نقره ای بدن.چون ایشان توانسته اند مدت مدیدی ملت شهید پرور ایران را فیلم کنند.
(از دست نوشته های قدیمی )